lesaratt

بایگانی

بگذریم راحت ترین کلمه ای که این روزها به زبانم می آید!

می گذریم ، می گذرد!

و هر چه هم درد است از این گذشتن هاست!

مثل همان قدم های آخر کنار ساحل، که جایش را موج با خود برد!

بگذریم!

حالا من ماندم و ساحل و جای پای یادت بر دل! 


.:

این بار هوای ساحل عجیب دلگیر بود! به دلگیری نامه رنجروی سکانس آخر تنهای تنهای تنها!



  • lesaratt

.:.

این روزها هوای شهرمان بارانی ست.

...

همین طرح با سایزی متفاوت


  • lesaratt
.: بگذریم از شب اول و دوم و ....
این مُحرم هم مثل تمام مُحرم های دیگر آمد و رفت و من مَحرم نشدم!

مطالب شب های محرم رو پاک کردم!
  • lesaratt

جمعه است! سراغ دلم را اگر بگیری، آواره‌ی صحراست! همان صحرایی که حسیـــن آواره‌اش اســت! می‌شنوم صدای هل من ناصرت را! اما کجایی؟ آواره‌ی کدام صحرا! کجای این عالم نشسته‌ای و لا حول و لا می‌گویی؟! چرا برای من هم از آن من الغریب الی الحبیب‌ها نمی‌نویسی! اینبار دنبال من هم بیا، همانگونه که دنبال وهب مسیحی رفتی! اینبار صدایم کن!


  • lesaratt

آه ای مسلم!

برای من ابتدای محرم یعنی تو! تو و آن کوچه های بی وفای کوفه!

غربت تو به اندازه‌ی مُهرهای نشسته بر نامه‌هایی بود که جوهرشان هنوز خشک نشده بود!

"به راستى که همه مردم به انتظار تو هستند، و رأى و نظرى جز تو ندارند، پس بشتاب، بشتاب اى فرزند رسول خدا! باغ‌ها و بوستان‌های سرسبز و میوه‌‏ها رسیده و زمین پر از گیاه و درختان برگ بر آورده‌‏اند، هرگاه اراده‏ات تعلّق گیرد، قدم رنجه فرماى. چه بر لشکرى وارد می‌شوى که براى تو آراسته و آماده‏‌اند.. ."

چه شد آن همه اشتیاق کوفیان! چوب تنه های آن درختان نیزه شد و میوه ها آذوقه‌ی همان لشکر، اما نه برای  حسین!

تمام غم تو آن نامه‌های لعنتی‌ست! اما مسلم سال‌هاست تمام درد ما هم همان نامه هاست! هرسال به عرفه که می‌رسیم دلمان همان آشوبی می‌شود که دل تو شد!

آه ای مسلم، برای من ابتدای محرم آن آب خونین از لب‌های توست! آن آبی که نخوردی!

چه عاشقانه حسین در صحرای عرفات به رگهای گردنش قسم می داد و تو در بام دارالعماره برای او رگ گردن بریدی!

آه ای مسلم! ای سفیر غریب!

کاش بودی آن دم که حسین فریاد این مسلم سر داده بود!

کاش بودی، کاش بودیم!

 

شیخ حسین انصاریان

.:.
دلم پر است از روضه!
کاش بشود امشب تا صبح روضه مسلم بخوانیم و بخوانند!

  • lesaratt

.:.

به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسند، خاطره‌های از آن هفت سال و اندی زندگی که با هم داشتیم!

گاهی نبودنت آن‌قدر.. .

بگذریم، بهتر است حرف‌هایم مثل همین هفده سال سکوت باشد!

اما تو برای مولایــــت بخوان، همان نوحه‌هایی که دفترچه‌اش هنور هسـت!

ای شه تشنه لب، سلام علیک

سیــــدی یک نظر سوی ما کن!

همین!



  • lesaratt



.:.

یاد آن شب در حرمت!

جنس اشک ها با کربلا و نجف و سامرا فرق داشت.

عجیب دلم برایتان تنگ است امشب!


  • lesaratt


.:.

برای کسانی که رفتند تا بمانیم

به مناسبت هفته دفاع مقدس و ورود 9 شهید گمنام به شهر و دیارمان

...


بشنوید

...
  • lesaratt

.:.


فان لم اکن اهلا لذلک فانت اهل لذلک

حتی حالا که فرسنگ ها آن طرف تر، گوشه یک اتاق تاریک عاشقانه برایت می خوانم!

.:.

البته این طرح مربوط به چند سال پیشه و در نگارخانه هم ثبت شده!

همین طرح با عرض 1366


دریافت

...

  • lesaratt



.: شش

                         نا حق است آن ها در آتش ظلم بسوزند و ما با دیدن تصاویرشان!
                         اما بسوز تا بسوزیم!
                        
                         با چشمان بسته وسعت درد را نمی شود فهمید!
                         حتما ببینید! +




.: پنج

                          رسالت ما!

                    دیگر نه می‌شود چشم‌ها را بست، نه می‌توان گوش‌ها را گرفت! کوچه‌های بیخیالی هم بن‌بست شده‌اند! حتی اگر نخواهی هم می‌بینی و می‌شنوی!

تاریخ دهِ یکِ شصت‌ویک را نشان نمی‌دهد اما، خمپاره‌ها سه‌شعبه‌وار گوشت و استخوان‌ها را می‌درند، کافرها قرآن سر نیزه زده اند، با آیه قرآن بی گناهی را سر می برند، پیرمردها بر پیکر جوانانشان علی الدنیا بعدک العفا می خوانند، دست 3 ساله ها را می بندند و جلوی چشمش مادر را سر می برند! هر آنچه که سال ها در روضه ها شنیدیم دیده می‌شود!

زینب عصر روز دهم آن جا بود تا آن مظلومیت را ببیند، زینب کمر خم کرد، پیر شد، حیران شد، اما ایستاد و بـرای عالمی بی انتها در زمان، واقعه را بازگو کرد، زینب نبود کربلا و عاشورا همان جا دفن شده بود!

رسالت زینب تبلیغ بود، تبلیغ حق علیه باطل، تبلیغ مظلوم علیه ظلم! زینب از کربلا تا شام  و کوفه با همه آن مصیبت رفت تا فریاد بزند، فریادی که تکمیل کننده ی قیام حسینی بود!

حال در سوریــــــه حوادثی رخ می دهد عاشـــــورا وار؛ عده ای حسین وار شهید می شوند، سر می دهند، ارباً اربا می شوند! ظلم زبانه می کشد و مظلوم در آن می سوزد!

ای کاش باب جهـــــــــــاد باز بود، اما حالا که نیست حداقل رسالت ما زینبی بودن است، حداقل وظیفه مان تبلیغ است، باید به سهم خود و حتی به اندازه یک بال مگس یاری رسانیم مظلوم را! با آنچه که از دستمان بر می آید!
اینجا یار نباشی، روز دهم عاشورای 61 هجری هم یار نمی بودی! اینجا بغض نکنی، غروب عاشورا بغض نمی‌کردی!

روضه‌‌ی مکشوف همین جاست!

تمام کفر دارد در پیکره اسلام رخ می نماید، و چه بیخیال نشسته ایم ما!

سرباز باشیم، حتی با یک کپی پیست ساده، حتی با اعلام یک تنفر یک کلمه ای ، یا با اندوهی به اندازه یک آه!

تکلیفمان را با خودمان روشن کنیم حداقل!




.: چهار     

.: کشتار در سوریه!

لوگو حمایت از سوریه! برای جلوگیری از کشتار مردم مظلوم!

در صورت تمایل برای اعلام انزجار از قتل عام مردم بی گناه سوریه می توانید این لوگو را در سایت یا وبلاگ خود قرار دهید!

 



لینک



.: سه


برای دیدن مظلومیت مردم سوریه فقط کافیست کلمه "سوریه" را در google سرچ کنید!




.: دو


.:.
 بیانات حضرت آقا چه در این کلیپ و چه در جلسه دیدار با دولت تکلیف را روشن می کند!
 منتظـــرم که من هم مدافع حرم شوم!
تاب ماندن نیست دگر!

باید برویم، حتی اگر نظامی ورزیده ای نباشیم،
اندکی گوشت و استخوان داریم که به باد گلوله بسپاریم، مگر آن کودک 3 ساله که سرش را داد تفنگ در دست داشت!؟
نداشت!


.: یک

.:.
آن قدر برایم سنگین است که ساعت ها حرف و هزارن کلمه داشته باشم برایش!
اما گاهی همان نگاه بغض آلود جند ثانیه ای نفس آدمی را می برد!
...
ببینید   18+
...
پ ن : دو تصویر اول مربوط به کشتار وحشیانه مردم سوریه توسط تکفیری های حرام زاده است!
این تصویر یک اثر هنری نیست!


  • lesaratt