lesaratt

بایگانی

بازم شب شده بود. یه شب تاریک و دلگیر.

پسرک میخواست بره به رختخواب و  بخوابه.... رفت به رخت خواب با همه ی دردایی که داشت

 با همه ی غم و غصه و دلتنگی هاش.

شاید این همه غم غصه واسه پسرک۱۸-۱۹ ساله خیلی زیاده.ولی اون باید یاد بگیره که زندگی(۱) کنه.

دوست داشت حرف بزنه ولی گوش شنوا پیدا نمیکنه. اون خیلی تنهاست.خیلیییی.

تنهاییش خیلی اذیتش میکرد ولی چاره ای نداشت باید تحمل میکرد.آخه این رسم روزگارمونه.

فقط میشد که یه کار کنه.پتو رو رو سرش کشیدو بدونه اینکه کسی صداشو بشنوه زد زیره گریه.

انگارداشت با اشکاش حرف میزد .حرفهایی که درد بود.درددل.دردی که به زبون گریه میشد گفت.

وسط گریه یادش به یه جمله افتاد:

((آنگاه که دوست داری کسی به یادت باشد به یاد من باش که همواره به یاد تو هستم)) (سوره بقره ۱۵۲)

فهمید که اشتباه میکرده .گوش شنوایی بوده که صداشو میشنیده.یا سمیع

پسرک دوباره امید گرفت.امید به این که امشب با همه ی دردایی که داشت میتونه یه صبح زیبای پر از

قشنگی داشته باشه.

پسرک با امیدی که پیدا کرده بود وبلاگشو به روز کرد و حالا هم میخواد بره بخوابه.

پ ن: (۱) به قول دایی امید:زندگی ۲ چیزاست ۱-سوختن  ۲-ساختن

 

  • lesaratt

امروز ۸ آبان مثه همیشه از خونه زدم بیرون به امید اینکه بعداز چند روز حالگیری، یه روز خوب شروع کنم. سوار تاکسی شدم .راننده رادیو رو روشن کرد. یهو مجری رادیو گفت:

قیصر امین پور داری فانی رو وداع گفت.

خیلی جا خوردم.بازم حالم گرفته شد.

خیلی


   هنوز

              دامنه دارد

                           هنوزهم که هنوز است

                                                          درد

                                                              دامنه دارد             

     شروع شاخه ی ادراک

     طنین نام نخستین

     تکان شانه ی خاک

     و طعم میوه ی ممنوع   

      که تا تنفس سنگ

                                   ادامه خواد داشت

      و درد

      هنوز دامنه دارد ...



خدایش بیامرزد. شادی روحش الفاتحه!

         

      

  • lesaratt

سلام آقا!

حالتون چطوره؟یاد منم میکنین یانه!!!؟؟؟نکنه تو لیست سیاهتون هستم!!!؟؟؟

بی خیال.امروز حرفم این نیست که مثل همیشه بگم بیا،یا بگم دل تنگتم،یا...

امروز دردم جای دیگس.

آقا جون میشه برام بگی غریب کیه!؟

میدونم شماها همتون غریبین.

شما یه جور،جدتون حسین (ع) یه جور،امام رضا یه جور.

ولی غربت امام حسن (ع) یه جوردیگس.

یه جوری که آدم با نگاه به عکسای بقیع دلش میگیره.

من که نرفتم ولی کسایی که رفتن واسه من تعریف کردن که چه غربتی اونجا هست.

میدونم آقا درد شما خیلی بیشتر از درد منه! آخه شما دیدین ولی من شنیدم.

شنیدن کی بود مانند دیدن...

آقا بسه این همه غربت.بسه این همه دردبسه این همه آفتاب.

حداقل یه جوری یه سایبون درست کنین.

آقا بسه!!


 

8شوال سالروز تخریب حرم ائمه بقیع توسط فرقه وهابیت1 تسلیت باد.

 


 

  • lesaratt

سلام.

دلمون بسوزه یا نسوزه،ناراحت باشیم یا نباشیم،گریه کنیم یا نکنیم، ماه رمضون دیگه تمومه.

یادم میاد احیاشب اول تو مهدشهدا. وقتی فهمیدم که ماه رمضون اومده و من هنوزآماده نیستم که حاج اسحاق داشت پشت سرهم :

الهم رب شهررمضان (آی خدای ما رمضون) می خوند.

 قول دادم که سریع آماده شم واسه مهمونی. باید دلم خوش تیپ وتمیز میکردم واسه سی روزمهمونی. ونم مهمونی خدا.

باید آماده ی آماده میشدم واسه شبهای قدر.

روزاول گذشت.

روز دوم

روزسوم

....

شبهای قدر.

حس پاک بودن داشتم، حس تمیزی، مثل بچه که از مادر متولدمیشه.مثل یه آدم جدید.

یا مقلب القلوب خوندیم.

حس می گردم خدا دوسم داره، دیگه میشد باور کرد که من مال خدام.

انت المالک و اناالمملوک

من صاحب دارم.با خدا آشتی کرده بودم.من وخدا شده بودیم مثل دو تا دوست.

ولی چیکار میشه کرد مهمونی داره تموم میشه. و حس پاکی کم کمک گم.

 

البته نه واسه خدا بلکه واسه ما آدما.آقا سید میگفتن که سفره مهمونی خدا همیشه پهنه این ماییم که فقط ماه رمضونا میریم سر سفره.

 


خداحافظ ماه رمضون

 

 

 

  • lesaratt

به نام خدای ماه رمضون

سلام.

امشب (23رمضان)تواحیاء آقا سید یا مقلب القلوب والابصار....خوندن. شاید خوندشون معنی رو می دادکه یه سال جدید داره شروع میشه.

یجورایی امشب تحویل سال ماهاست. امشب روزی یک سال ماروتعیین میکنن.

شاید اولین چیزی که روزی ما تواین سال جدیده یه وبلاگ باشه.

پس منم با این ذکر وبلاگ نویسی رو شروع میکنم.

یا مقلب القلوب والابصار

یا مدبراللیل والنهار

یا محول الحول والاحوال

حول حالنا الی احسن الحال

ما شبهای ۲۳ماه رمضون درخونه امام رضا ییم

 

 

سال خوبی داشته باشید.

  • lesaratt