lesaratt

بایگانی

ماه!

چهارشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۱، ۰۵:۰۰ ق.ظ

 

چند دقیقه ای تا اذان  صبح مانده است، من زیر آسمان نشسته ام و به ماه نگاه می کنم. ماه، ماه است دیگر، زمان و مکـــــــــــان نمی شناسد. ماهی که اینجاست همان ماهی ست که  شب نوزدهم همان سال در آسمان کوفه بود ، شنیده ام هر چند وقت یکبار بیرون می آمدی و به ماه نگاه می کردی !

به ماه نگاه می کنم شاید که چشمم به چشم تو بیافتد، نه! لااقل چشمم به ماهی بیافتد که روزی چشم تو به آن افتاده، شاید دوای دل پوسیده ی من همین باشد! فقط همین.

 

هم در جوشن و هم در ابوحمزه نوشته شده:

"یا جابر العظم الکسیر"  ای بست دهنده ی استخوان شکستـــــه !

 تا خواندم یا جابر العظم الکسیر، یادم آمد به فرق شکسته ی مولا!

 

 پ ن :برگرفته از  پست رمضان سال قبل

  • lesaratt

نظرات (۱۲)

  • حوالی آفتاب
  • توان دیدن ماه را ندارم...
    ب انعکاسش می نگرم...
    ب تصویرش در چاه...
    همان تصویری ک روزی چشمش در در چشمت افتاد...!
  • تاسیساتی"کربلا"
  • من در مدینه یاد گرفتم که هیچ وقت
    زخمی که شد عمیق مداوا نمیشود....

  • هدهد خوش خوان
  • +
    ؟
    ماه تمام شد وماه دیگر در اره است...عیدتان مبارک
  • مستاجر خدا
  • و نور ماه انعکاس نور خورشیدیست که همچنان می درخشد... با فرق شکسته...


    التماس دعا دادا
    خدا ناصرتون باشه.
    حتی ماه ، درد دل علی را با چاه شنیده است.
    یا رفیق من لا رفیق له
    سلام

    خیلی قشنگ بود...

    التماس دعای فرج
    یا حق

    خیلی قشنگ بود تیکه اول !
    ماه همان ماه است ......
    .....
    ماه همان ماه است!
    عالی بود
    ماروهم از دعا فراموش نکنید
  • سائل الزهرا
  • سلام داداشی
    خیلی زیبا نوشتی
    من یا علی چو ذره به مهر تو زیستم
    به نام خدا
    سلام
    جالب نوشتین!
    یا جابرالعظم الکسیر!
    التماس دعا
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">